گروه گزارش/ نگار احمدی: جنبشی میان روانشناسان صورت گرفته است که اعتیاد به اینترنت را رسما اختلال ذهنی (درست مانند وابستگی به الکل) اعلام کردهاند. نتایج برآوردهای اخیر دانشگاه ملی استندفورد حاکی از آن است که برای ۱۴درصد از کاربران اینترنت، جدا شدن از اینترنت به مدت چند روز بسیار سخت است؛ ۹ درصد از کاربران سعی میکنند استفاده غیرضروری خود از اینترنت را از عزیزانشان پنهان کنند و ۸ درصد تعیین میکنند که از اینترنت برای فرار از مشکلات استفاده میکنند.
احتمالا شما جزو آن دسته از معتادینی که کولین مور به چشم دیده است –یعنی خانمهایی که برای بیدار ماندن تا دیر وقت، دوش میگیرند و از دارو استفاده میکنند– نیستید. با این همه شاید متوجه شده باشید که اینترنت بخش غیر قابل اجتناب زندگیتان شده است، حداقل به این معنا که کلی رخت و لباسهای چرکتان نشسته میماند (که اهمیتی ندارد!). البته ممکن است به معنای از دست دادن زمانی که باید با کودکتان صرف کنید نیز باشد که به این مسئله باید توجه کنید. چرا به عنوان مادران جدید نباید تا این اندازه تحت تاثیر درخشش آن صفحه آبی قرار بگیرید!
استفاده از اینترنت تا کجا؟
دکتر افشین طباطبایی پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به این سوال که اعتیاد بیش از اندازه به اینترنت و شبکههای اجتماعی برای مادرانی که فرزند خردسال دارند چه پیامدها و آسیبهایی را در پی دارد؟ میگوید: استفاده از فناوریهای ارتباطی تا جایی که بر زندگی خانوادگی و افراد تسلط پیدا نکند، میتواند امری مثبت باشد؛ چرا که گریزی از اینگونه ارتباطات و استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی نوین نیست، اما مسئله زمانی آغاز میشود که این ابزارها و این فضاها بر فضای عینی و روابط واقعی افراد تسلط یابد و افراد را به نوعی از خودبیگانگی سوق میدهد.
طباطبایی در ادامه افزود: عادت و اعتیاد مادر خانواده به اینترنت و شبکههای اجتماعی سبب میشود ساعات زیادی را به هرز گردیها در اینترنت یا چت و گفتو گوهایی بیمعنا که هیچ کمکی به غنای فکری و عاطفی او نمیکند، صرف کند. این وضعیت گاه میتواند تا نیمههای شب هم ادامه پیدا کند که آسیبرسان به حریم خانواده خواهد بود و میتواند در ارتباط مادران با فرزندانشان اختلال ایجاد کند؛ چرا که باید توجه داشت زمان اختصاص یافته برای شبکههای اجتماعی طبیعتا از سهم بازی با کودکان، تربیت آنان و گفت و گو با آنان باید صرف شود. مادری که انرژی ذهنی محدود خود را از فرزندانش دریغ میکند و به هرزگردی مداوم در شبکههای اجتماعی میپردازد، طبیعتا از حق فرزندان خود مایه گذاشته است. البته این اعتیاد به اینترنت صرفا خودش را در شکل هرزگردیهای بیمورد نشان نمیدهد، بلکه گاهی شکل پر محتواتری به خود میگیرد و معنای هنری، اجتماعی، سیاسی و … می یابد.
بردگی مدرن
این پژوهشگر اجتماعی رفتار مادر در خانواده را الگوساز برای فرزندان قلمداد کرده و میگوید: شبکههای اجتماعی در فقدان آموزش صحیح میتواند فرد را به یک نوع بردگی مدرن دچار کند. یک نوع اسارت رسانهای کاذب که در آن دیگر این فرد نیست که تصمیم میگیرد که چه مدت از آن بهره ببرد، بلکه این رسانه و فضای مجازی است که او را در خود فرو میبرد و از محیط پیرامونش برای همیشه جدا میسازد.
طباطبایی اعتیاد بیش از اندازه مادران به اینترنت و فضای مجازی را عاملی برای کاهش ارتباطات عاطفی در خانواده ارزیابی کرد و گفت: هر مادر باید بداند زیادهروی در استفاده از شبکههای مجازی به قیمت از دست دادن تمام لحظاتی است که برای تقویت تعاملات و ارتباطات خانوادگی و قوام بنیان خانواده باید صرف شود. ارتباطات و تعاملاتی که موجب میشود فرزندان از طریق آن به باورها و ارزشهای زیادی دست یابند و در واقع فرآیند جامعهپذیری از این طریق در آنان صورت پذیرد. وقتی مادر یا پدر خانواده این زمان را از فرزندان خود کسر میکنند و صرف فضای مجازی میکنند این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانند به ارتباطات خود عمق بیشتری بدهند و صمیمت ایجاد کنند؟ زمانی که فرزندان از پدر و مادر خود این توجه و تایید و نوازش را در فضای واقعی خانواده دریافت نمیکنند طبیعی است که باید این نیاز را در جایی به غیر از خانواده ارضا کنند؛ در فضای مجازی که مشاهده میکنند مادر تمام وقت خود را در آن سپری میکند. در واقع فرزندان به تبعیت از مادر این حضور را الگو گرفته و آن را بیش از فضای واقعی خانواده باور میکنند. این نوع برخورد سبب میشود که کودک با الگوبرداری نادرست از رفتار مادر، فضای مجازی را به عنوان اصلیترین بخش زندگی خود تصور کند و بهایی بیش از حد به ارتباطات موجود در این فضا بدهد. فرزندان مادرانی که بیشترین وقت خود را به استفاده از شبکههای اجتماعی اختصاص میدهند در نبود ارتباطات واقعی در فضای خانواده به تدریج تبدیل به افرادی منزوی و گوشهگیر خواهند شد؛ چرا که این کودکان مناسبات صحیح اجتماعی را در کانون خانواده فرا نگرفتهاند. وقتی پدر و مادر خانواده دائم سرگرم فضاهای مجازی هستند و در حال نوازش دادن و تایید کردنهای مجازی به دیگران هستند دیگر فرصت برای تعامل و معامله احساسات واقعی در خانواده وجود نخواهد داشت. در چنین فضایی لایک و تایید مجازی اجازه سرشار شدن اعضای خانواده از وجود یکدیگر را نخواهد داد و این امر مسبب ضعف عاطفی و قرار گرفتن فرزندان در همان فضایی خواهد شد که مادر را از آنان گرفته است و این تسلسل باطل همین طور ادامه خواهد یافت.