گروه سیاست/ حسن حضرتی: رجب طیب اردوغان به باکو می رود و بیخ گوش ما آواز شوم “آراز آراز” سر میدهد. بر طبل جداسری و تجزیه طلبی میکوبد. برای اتحاد و یکپارچگی شمال و جنوب ارس رجزخوانی میکند و تاکید می کند به ادامه همین راهی که به ترکستان می رود.
درمقابل، رویکرد ایران چیست؟ بزرگمنشانه چون برادری ارشد در نزاع ایروان و باکو هردو طرف را به خویشتنداری دعوت میکند. از آب گلآلود ماهی نمیگیرد. در این بلبشو به دنبال اشغال و یا تصرف بخشهایی از نوار شمالی ارس برنمیآید. میکوشد تا این منازعه منطقهای مبتنی بر قوانین و قراردادهای بینالمللی رفع و رجوع گردد.
این همه خویشتن داری و تساهل و مدارا به معنای ضعف و زبونی نیست. دالّ براین است که ایرانی جنگطلب نیست. زیاده خواه نیست. اشغالگر نیست. فرهنگ ایرانی مبتنی بر نفی خشونت و چپاول و غارت و ارعاب است. ما ایرانیان بیش از آن که در تاریخ مهاجم باشیم، مدافع بودهایم. بیشتر متکی بر زور میرزاییمان بودهایم تا قدرت نظامی. با اشغالگران و غارتگران خونآشام هم به زبان علم و ادب و فرهنگ سخن گفته و روبرو شدهایم و آنها را در دریای عمیق و غنی فرهنگ و تمدن ایرانی هضم کردهایم. تاریخ اشغال ایران به دست عرب، ترک، مغول، تیموریان و… شاهدی است براین مدعا که گزاف تلقی نشود.
آقای اردوغان!
تاریخ آراز را دقیق بخوان و بعد آن آوازش را سر بده. ارس گواهی است برای اشغالگری روس تزاری و شوروی کمونیسم. همانی که اینک برادران خردسال باکو و ایروان را به جان هم میاندازد و نقش آتشبیار معرکه را هم به تو میدهد. آیا در تاریخ ارس نشانی از اشغالگری ایرانیان میبینی؟ عباس میرزای ما دفاع میکرد یا تجاوز؟ همان زمان عثمانی چه میکرد؟ جز این که خواست از این نمد کلاهی برای خود بدوزد کار دیگری کرد؟ جز سهمخواهی و یا اشغال بخشهایی از حدود ایران گام دیگری برداشت؟
رجب بی! سُرنا را از سر گشادش میزنی! تاریخ آراز برای ما تاریخ دفاع است و برای روسها و شماها تاریخ تجاوز است و فرصتطلبی. این روزها آراز ما حالاش خوب نیست، ولی خوب است نه به تاریخاش نزدیک شوی و نه به ساحلاش که ناشیان را همچنان میبلعد.