شهرداریها راهی جز خودکفایی در کسب درآمد ندارند
گروه شهری؛ شیوا صفری: دوران اداره شهرداری با اتکا به کمکهای دولتی و پول نفت به سر آمده و شوراها و شهرداریها باید به طور جدی به فکر ایجاد درآمد پایدار و تولید ثروت باشند. در این راه دشوار اما آیندهدار برای توسعهی متوازن شهرها، شهرداران و اعضای شوراها باید برای اداره مطلوب شهر، توسعه […]

گروه شهری؛ شیوا صفری: دوران اداره شهرداری با اتکا به کمکهای دولتی و پول نفت به سر آمده و شوراها و شهرداریها باید به طور جدی به فکر ایجاد درآمد پایدار و تولید ثروت باشند. در این راه دشوار اما آیندهدار برای توسعهی متوازن شهرها، شهرداران و اعضای شوراها باید برای اداره مطلوب شهر، توسعه زیرساختهای شهر و اجرای پروژههای شهری، مزیتهای منطقه برای تعریف درآمدهای پایدار را شناسایی، بستههای سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذار را تعریف و از ظرفیتهای بخش خصوصی بهره بگیرند.
قطع کمک دولت به شهرها و یا در واقع قطع امید کردن شهرداریها از کمکهای دولتی در ادارهی شهرها را میتوان از دو منظر تحلیل کرد: از یک سو بیان این مسئله به معنی تمام شدن دوران وابستگی شهرداریها به دولت و تنها شدن آنها در اداره شهر است و از سوی دیگر فرصتی تاریخی برای استقلال شهرها و شکوفایی ظرفیتهای بالقوه شهرهاست. واقعیت این است که وابستگی به تزریق اعتبار از دولت مرکزی در قالب درآمدهای ناپایدار و نامطمئن تعریف میشود و همانطور که این موضوع در چند سال اخیر در حوزه حمل و نقل عمومی و به خصوص عدم پرداخت سهم دولت در تجهیز و نوسازی ناوگان اتوبوسرانی و مترو مشهود بود، شهرداریها راهی جز خودکفایی در کسب درآمد ندارند. این موضوع واقعیتی هر چند تلخ اما با آیندهای روشن است. روشن از این منظر که ارائه خدمات و کیفیت آنها منتظر و معطل بودجههای دولتی نخواهد ماند و در نتیجه پروژههای عمرانی، فرهنگی و… در شهرها نیمه تعطیل یا تعطیل نشده و شهر همچنان از رونق و شادابی برخوردار خواهد بود و کیفیت زندگی ارتقا خواهد یافت.
کلانشهر تبریز هم از این قاعده مستثنی نیست و برای عقب نماندن از غافله توسعه آن هم از نوع پایدارش، باید درآمدزایی را در اولویت طرحهای خود قرار دهد. بیشتر درآمدهای شهرداری تبریز در حال حاضر از طریق دریافت عوارض نوسازی، کسب و پیشه، خودرو و عوارض از محل ارزش افزوده و بهای خدمات به دست میآید.
سال ۱۳۶۲ وزارت کشور مکلف شد طرح خودکفایی شهرداریها را تهیه کند، ولی با وجود تلاش شهرداریها مبحث تامین منابع درآمد پایدار در سالهای گذشته به سرانجام نرسید و این گونه شد که شهرداریها در مسیر استفاده از درآمد حاصل از عوارض تراکم و تکیه بر عوارض ساخت و ساز حرکت کردند و منابع درآمدی شان دچار عدم تعادل شد. این عدم تعادل به خصوص در سالهای اخیر و در نتیجه رکود ساخت و ساز روز به روز شدیدتر گشته و کار به جایی رسیده است که بسیاری از پروژههای عمرانی درشهرها و کلانشهرها نیمه فعال و یا تعطیل شدند. با توجه به اینکه شهرداریها در سال های اخیر از یک نهاد صرفا خدماتی به نهادی اجتماعی فرهنگی نیز تبدیل شدهاند، وظایف جدید بیشتری بردوش آنها گذاشته شده است که این موضوع، در کنار نبود درآمدهای پایدار برای ارائه خدمات عمرانی، اجتماعی و فرهنگی، آینده شهرها را در هالهای از ابهام میبرد.
مدیریت شهری نیازمند یک نظام پایدار درآمدی است تا از طریق آن بتواند به وظایف ذاتی خود، اداره مطلوب شهر و ارائه خدمات مناسب به شهروندان و هدایت پروژههای عمرانی عمل کند. منابع درآمد پایدار، حلقه مفقودهای است که فقدان آن، عملکرد مدیریت شهری را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و این مدیریت را حتی برای برنامهریزیهای میان مدت، خلع سلاح میکند. شهرداریها در کشورهای پیشرفته جهان با هماهنگی کامل دستگاههای ذیربط اداری به انجام وظایف گسترده در خصوص مدیریت شهری میپردازند. در این کشورها شهرداری و شهرداران از منزلت والایی برخوردارند و دارای اختیارات ویژهای هستند. همین موضوع موجب میشود تصمیمات بهتری برای اداره شهر نیز گرفته شود. با نگاهی اجمالی به هزینههای سنگینی که بر مدیریت شهری تحمیل میشود، مشخص است که با توجه به امکانات و منابع موجود راهی جز مشارکت شهروندان در اداره شهر نیست. این مشارکت هم به صورت سرمایهگذاری و هم در قالب پرداخت عوارض تعریف میشود. به هر میزان این مشارکت ها بیشتر شود، مدیریت شهری در اداره شهر موفق تر خواهد بود.