خدا می گوید متوسل شوید
گروه جامعه: قدیم وقتی خورشید و ماه میگرفت، خورشید پرستان و ماه پرستان میگفتند: خدا غضب کرده است. حتی یکوقت پیامبر یک پسری داشت که از دنیا رفت. پیغمبر غیر از حضرت زهرا پسر هم داشت، منتهی در بچگی از دنیا رفتند. یکی از پسرها از دنیا رفت و آن شب خورشید یا ماه گرفت. مردم […]

گروه جامعه: قدیم وقتی خورشید و ماه میگرفت، خورشید پرستان و ماه پرستان میگفتند: خدا غضب کرده است. حتی یکوقت پیامبر یک پسری داشت که از دنیا رفت. پیغمبر غیر از حضرت زهرا پسر هم داشت، منتهی در بچگی از دنیا رفتند. یکی از پسرها از دنیا رفت و آن شب خورشید یا ماه گرفت. مردم گفتند: این بهخاطر فوت پسر پیغمبر است. پیغمبر ما به قدری نزد خدا آبرو دارد که اگر پسرش از دنیا برود، خورشید میگیرد. پیغمبر فرمود: در مسجد جمع شوید. بالای منبر رفت و گفت: خورشید و ماه فرمولی دارد و طبق قوانینی که خدا برایشان قرار داده حرکت میکنند و با فوت کسی نه خورشید میگیرد و نه ماه میگیرد. بعضی میگویند: شما دستت را روی سر بچه من بکش که شفا بگیرد. میگویم: دست من با باقی دستها فرق نمیکند. میگوید: تو با دستت تفسیر نوشتی! میگویم: اگر خوب شد، نگویید: نفس قرائتی و دست قرائتی بود! نفس من یک زغال را روشن نمیکند.مسئله دیگر اینکه خدا به ما گفته: متوسل شوید. در قرآن داریم «و استغفر لهم الرسول» (نساء/۶۴) اگر افرادی نزد تو بیایند و عذرخواهی کنند، رسول هم در حق شما استغفار کند، من اینها را میبخشم. «و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوک»(نساء/۶۴) به پیغمبر میگوید: «فاستغفروا الله»، استغفار کنند. «و استغفر لهم الرسول» پیغمبر هم استغفار کند، « لوجدوا الله توابا رحیما» پس خدا اینجا گفته استغفار رسول نقش دارد. نگو شرک است. این یک آیه است. یکجا خدا به پیغمبر میگوید: تو در حق اینها دعا کن، اینها را میبخشم. خوب خدایا خودت مستقیم ببخش! میگوید: نه! «و استغفرالهن» (ممتحنه/۱۲) تو در حق این خانمها دعا کن، من اینها را میبخشم. «و استغفرلهن» داریم،«و استغفرلهم الرسول» هم داریم. یعنی دعای پیغمبر اثر دارد. بی تاثیر نیست. یا ابالفضل یعنی در حق ما دعا کن. یا داریم «تعالوا یستغفرلکم رسول الله» (منافقون/۵) نکته دیگر اینکه در قرآن سه مرتبه گفته: «یحیی الارض بعد موتها» زمین مرده، زنده میشود. خدا زنده میکند. اما همینطور که میگوید: «یحیی» خدا زنده میکند، جاهایی هم میگوید: «یحیی بها»، یعنی باران هم واسطه میشود. شما بگویید: یا الله! واسطه نگویید. یا حسین و یا حسن نگویید. واسطه نمیخواهد، بیواسطه با خدا تماس بگیرید. در قرآن سه مرتبه میگوید: «یــحیی الارض بــعــد موتها» ولی شش مرتبه میفرماید: «فـیحی به الارض بعد موتها» (روم/۲۴) یعنی توسط باران، یعنی خدا میگوید: من که زمین را احــیــا میکنم و آباد میکنم توسط باران است. پس باران واسطه هـست. «یُحیی» خدا زنده میکند اما «به» به وسیله باران.آیه دیگر در قرآن داریم «یدبر الامر» (یونس/۳) مدیریت با خداست. تدبیر امور با خداست. اما در جای دیگر میفرماید: «فالمدبرات امرا» (نازعات/۵) فرشتهها هم تدبیر میکنند. یعنی خدا هم خودش تدبیر میکند و هم فرشته. یکی از مراجع میگفت: من حرفهای تو را بلد هستم؛ اما مثالهایت را از کجا میآوری؟ این لطف خداست. از قدیم بوده که میگفتند: آیا همه کاره خداست یا ما هستیم؟ بعضی میگویند: کار دست ما نیست. خود خدا همه کاره هست. میگویی: بلند شو قیام کن! حرف بزن. میگوید: به خدا واگذار کن. بعضی خدا را همه کاره میدانند و میگویند: ما هیچ! بعضی میگویند: خدا چیه؟ خودت تصمیم بگیر. حق کدام است؟ نه باید بگوییم: همه کاره خداست، نه باید بگوییم: همه کاره تو هستی. یک مثلی که دارم و مثل خوبی است. تعلیم رانندگی، شما کنار یک راننده مینشینی آموزش ببینی. شما همه کاره نیستی چون ممکن است شما گاز بدهی و راننده ترمز کند. ممکن است شما ترمز کنی و راننده گاز بدهد. ضمنا همه کاره او هم نیست، تو هم یک گاز و ترمز داری. اصل فرمان دست تو است. شاگرد همه کاره نیست و هیچ کاره هم نیست. گاز و ترمز و اراده و زور و چشم و گوش داری. همه کاره هم نمیشود گفت، برای اینکه ممکن است تو گاز بدهی و او ترمز کند. این یک مثال قشنگ است. خداوند به ما اختیار داده که در این کار خودت تصمیم بگیری.قرآن یک آیه دارد میگوید: تقسیم برای من است. رزق شما را من تقسیم میکنم. خدا میگوید: من تقسیم میکنم. «نحن قسمنا بینهم معیشتهم» (زخرف/۳۲) ما رزق شما را تقسیم میکنیم؛ اما در عین حال آیه داریم «فالمقسمات امرا» (ذاریات/۴) فرشتهها هم تقسیم میکنند. در مورد گرفتن جان سه آیه داریم، یک جا داریم «توفته رسلنا» (انعام/۶۱) فرشتهها میآیند وقت مرگ جان را میگیرند. یک آیه داریم «یتوفاکم ملک الموت» (سجده/۱۱) عزرائیل و ملک الموت جان را میگیرد. یک آیه داریم خدا جان را میگیرد «الله یتوفی الانفس» (زمر/۴۲) مثل اینکه کلید در دست ما است و دست هم در اختیار ما است. بگوییم: با کلید در را باز کردیم درست است. با دست در را باز کردیم هم درست است. من در را باز کردم. این ساختمان را چه کسی ساخت؟ بگوییم: پول درست کرد، درست است. مهندس درست است، کارگر هم بگوییم، درست است. همه چیز درست است.