آنچه هاکان فیدان اقدام به تشکیل آنها کرد، ماهیتی ضدملی و وابسته داشتنددر حالی که گروههای مورد حمایت ایران در سراسر منطقه در خدمت منافع ملی این کشورها بودند و با انگیزه مبارزه با دشمن خارجی و در راستای دفاع از تمامیت ارضی، استقلال و مقابله با اشغالگری تشکیل شده بودند
گروه سیاست/ جعفری: در مورد اقدامات حزب حاکم ترکیه در تشکیل گروهکهای مختلف تروریستی در سوریه در طول ۱۱سال گذشته بدون شک آگاهی دارید و میدانید که رئیس سازمان امنیت ترکیه (میت) در یک کپیبرداری ناقص از اقدامات ایران، به ویژه شهید سلیمانی تلاش کرد تا گروههای نیابتیِ وابسته به آنکارا را در کشورهای مختلف ایجاد کند. هر چند به ظاهر هاکان فیدان در این زمینه موفق شده بود تا چنین تشکیلاتی را ایجاد کند، ولی ماهیت این تشکیلات بیش از آنکه در خدمت کشورهای مبداً مانند سوریه باشد، در خدمت منافع حزبی، جریانی و فکری اردوغان بود.
به عبارت دیگر، آنچه هاکان فیدان اقدام به تشکیل آنها کرد، ماهیتی ضدملی و وابسته داشتند. در حالی که گروههای مورد حمایت ایران در سراسر منطقه در خدمت منافع ملی این کشورها بودند و با انگیزه مبارزه با دشمن خارجی و در راستای دفاع از تمامیت ارضی، استقلال و مقابله با اشغالگری تشکیل شده بودند و ایران هیچ تحکمی و هیچ خواستهای فراتر از ماموریت آنها نداشت آنچه دولت اردوغان در ترکیه ایجاد کرد برای جنگ با دولت مرکزی سوریه و ویرانی این کشور منجر شد، کما اینکه او از بیش از ۹۰ کشور تروریست وارد سوریه کرد که با نحوه رفتار ایران متفاوت بود.
این مساله باعث شد تا از همان چند سال پیش برخی از مقامات ایرانی به دولت ترکیه هشدار دهند که رفتار تروریست پروری این کشور در نهایت برای آنکارا به مشکلی حاد تبدیل خواهد شد و این گروههای مسلح در حالی که به هیچ عنوان نخواهند توانست بیش از این کاری از پیش ببرند، بحران امنیتی و سیاسی را برای ترکیه به ارمغان خواهند آورد. این پیشبینی حالا به نظر میرسد که به نتیجه رسیده و اردوغان با بنبستی جدید در حوزه سیاست خارجی خود مواجه شده است، بنبستی که سیاست تروریستپروری او ایجاد کرده و امروز به مانعی بزرگ در سر راه عادیسازی روابط آنکارا – دمشق تبدیل شده است.
شرایط در شمال سوریه پیچیدهتر به نظر میرسد
از تابستان سال جاری و پس از سفر اردوغان و پوتین به تهران و البته چند روز پس از سفر سه روزه هاکان فیدان به دمشق بود که یک تیم سیاسی امنیتی ترکیهای در استان ادلب جلسهای با سران گروههای مسلح به ویژه جبهه النصره / القاعده برگزار کردند. در این جلسه طرف ترکیهای خواستار آرامش در منطقه شد و تاکید کرد باید به زودی بزرگراه حلب – لاذقیه بازگشایی شود. علاوه بر این ترکیه پیش از این موضعگیری نیز اقدامات میدانی متعددی شامل بازداشت دهها تن به اتهامهای مختلف از جمله اهانت به پرچم ترکیه و مانعتراشی در راه حل سیاسی بحران سوریه را انجام داده بود.
در ادامه این اقدامات که با ممنوعیت هرگونه تهدید مستقیم نقاط استقرار نیروهای ارتش ترکیه و یا پایگاههای دولت ترکیه در شمال سوریه نتیجه دادند، دیدار صوری میان مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه و گروهی از چهرههای سرشناس اپوزیسیون از جمله سالم المسلط، عبدالرحمان مصطفی و بدر جاموس انجام شد که در آن چاووش اوغلو بر لزوم ممانعت از برهم زدن روند سیاسی جدیدی که آنکارا در پیش گرفته، تاکید کرد و نمایندگان اپوزیسیون به سرعت حمایت خود را از آن اعلام کردند.
در حالی که به نظر میرسد شرایط در شمال سوریه برای اجرای هرگونه دستاورد ناشی از روند توافقی میان دمشق و آنکارا فراهم شده اما وضعیت در ادلب در شمال غرب سوریه که القاعده و دیگر گروههای تروریستی شامل شبهنظامیان غیر سوری مستقر هستند، پیچیدهتر به نظر میرسد. یکی از این پیچیدگیها تلاش ابومحمد الجولانی، سرکرده جبهه النصره برای به دست گرفتن عرصه میدانی بود که با اعلام مخالفتش با اقدامات ترکیه و درخواست از دیگر گروهها برای اتحاد با هدف ادامه درگیریها انجام شد. برخی از منابع خبری تروریستها در ۷۲ ساعت گذشته مدعی شدند برخی از گروههای مسلح پس از این فراخوان به جبهه النصره پیوستهاند.
اگر این فراخوان با توجه به پافشاری دمشق برای نابودی گروههای جهادی و در راس آنها تحریر الشام و دور کردن سرکرده سابق القاعده از روند حل بحران در سوریه عادی باشد، برای آنکارا به منزله چالشی میدانی است که باید به دنبال راهحل مناسبی برای آن باشد تا خطر مقابله با گروههای جهادی را که تا چندی پیش همپیمان استراتژیک آنها بودند، دفع کند به ویژه که مقابله با آنها، از یک سو ارتش مستقرش در ادلب را در معرض خطر حملات قرار خواهد داد و از سوی دیگر دوباره خطر نفوذ تکفیریها از مرزها را ایجاد میکند و این یعنی تهدیدها به خاک ترکیه منتقل میشود که خط قرمزی امنیتی و نظامی برای ترکیه است.
پرونده ادلب از جمله پروندههایی است که با توجه به اولویتی که برای دمشق و مسکو دارد، نمیتوان آن را نادیده گرفت و یا به تعویق انداخت، حتی برای آنکارا نیز اولویت دارد و آنکارا با راهاندازی صادرات متوقف شدهاش به سوریه و از طریق آن به کشورهای خلیج فارس تلاش میکند از همگرایی با همسایه خود در بُعداقتصادی استفاده کند. همه اینها نیازمند تامین امنیت مسیرهای اصلی از جمله آزادراه ام ۴ با تمامی فرعیهایش است، چه بخشی که در خطوط برخورد با پایگاههای استقرار نیروهای سوریه دموکراتیک در شمال شرق سوریه واقع شده چه بخش غربی آن که از حلب تا لاذقیه کشیده شده و دولت سوریه کنترل بیشتر آن را در دست دارد.
در هفته گذشته تحرکات جدی از سوی ارتش ترکیه برای فراهم کردن مقدمات افتتاح این بخش از مسیر با پاکسازی مستمر محورهای آن انجام شدند و همچنین سه پایگاه وابسته به الجولانی مجبور به عقبنشینی از اطراف این مسیر شدند. اما این اقدامات هرگز به تنهایی ضامن امنیت این مسیر نخواهد بود هرچند که پیش از این تعهدات متعددی از سرکرده جبههالنصره گرفته شده که به مسیر آستانه پایبند باشد و مانع هرگونه حمله به این مسیر شود. (همانگونه که گفته شده، این درخواست در دیدار تابستان سال جاری در ادلب مطرح گردید، اما النصره هیچ وقت آن را عملیاتی نکرد.)
به گفته برخی منابع میدانی، آنکارا از اینکه گروههای جهادی یا نیروهای وابسته به آن، حملات انتقامجویانهای را علیه آزادراه ام۴ آغاز کنند، نگران هستند. این منابع فاش کردند که یک افسر ارتش و یک افسر اطلاعات ترکیه طی روزهای گذشته سه دیدار با سرکردههای جبهه النصره داشتند و الجولانی بار دیگر در مقابل عدم اعمال فشار بر گروهش یا تلاش برای نابودی آن، به تامین امنیت این مسیر و عدم تعرض به پایگاههای ترکیه متعهد شد. این منابع افزودند، الجولانی سوالهایی را از هیئت ترکیهای مطرح کرد که از جمله آنها سوالاتی درباره امکان ورود او و گروهش به روند راهحل سیاسی بود، اما پاسخی دریافت نکرد.
به نظر میرسد که همزمان با به جریان انداختن پرونده ادلب، الجولانی که پیشتر با کنترل بر عفرین موقعیتی را برای خود در حومه شمالی حلب فراهم کرده بود، خود را برای مرحله بعدی آماده میکند و این مرحله احتمالاً شامل عقبنشینی از مناطق متعددی در حومه ادلب در خطوط برخورد با نقاط تحت کنترل ارتش سوریه در مقابل گسترش بیشتر است، به این شکل که سلاحهای سنگینی از جمله خودروها و تانکها از ادلب به حومه حلب منتقل شوند تا به گروههای همپیمان با سرکرده تحریرالشام تحویل داده شوند.
در مقابل این تحرکات در برخی محافل اپوزیسیون گفتوگوهای متعددی درباره احتمال ورود الجولانی و گروهش به درگیریها با قسد مطرح هستند، موضوعی که در ابتدا نیازمند تشکیل اتاق عملیاتهای مشترکی است که همه گروهها در آن عضو باشند و به گفته منابع یاد شده، این راهحل از نظر الجولانی قابل قبول است، چرا که شامل استمرار حضور او و گروهش است به ویژه که در طول سه سال گذشته با حذف نمادهای افراطگرایی در مناطق تحت کنترل خود، گامهای بزرگی برای برداشتن سایه القاعده از آن برداشته است و گسترش دامنه مناطق جبهه النصره در حومه حلب چه همزمان با عقبنشینی کامل از ادلب و یا برخی از مناطق آن، احتمال اجرای سناریوهای متعددی را در شمال شرق سوریه فراهم میکند، به ویژه که آمریکا فعالیتهای خود را توسعه داده و این مساله موجب استقرار دوباره نظامیان اشغالگر این کشور در رقه شده و همچنین تسلیحات ویژهای همانند موشکهای ضد تانک را در اختیار نیروهای قسد قرار میدهد و با اینکه استفاده از ضد هواییها را به آنها آموزش میدهد.
این سناریوها احتمال انتقال الجولانی به پایگاه آمریکا را بیشتر میکنند به ویژه که در حال حاضر کانالهای ارتباطی میان او و آمریکا وجود دارند که در عملیات ترور دو سرکرده داعش از جمله ابوبکر بغدادی، سرکرده سابق این گروه تروریستی دیده شد. در مقابل پیچیدگیهای میدانی متعددی که روند همگرایی سوریه و ترکیه با آنها مواجه است، به نظر میرسد گفتوگو درباره برخی اقدامات آرام و بی سر و صدای میدانی که با گامهای بزرگ سیاسی همخوانی ندارند، منطقی به نظر میرسد، حال این گفتوگو از طریق گفتوگوهای دوجانبه سوریه-ترکیه انجام شود و یا مذاکرات منطقهای که امارات در آنها مشارکت دارد، بر این اساس به نظر میرسد تلاشهای سیاسی به راهاندازی یک روند میدانی متشکل از سلسله اقداماتی چه در پرونده ادلب و گروههای تکفیری، چه در پرونده شمال سوریه که گروههای متعدد وابسته با ترکیه حضور دارند، و یا در شرق فرات که قسد با حمایت آمریکا برای ریشهکن کردن دولت خودگردان پکک تلاش میکند، نزدیکتر است.