• امروز : شنبه, ۱۱ آذر , ۱۴۰۲
  • برابر با : Saturday - 2 December - 2023
0
گزارش خبر صبح از «نشست صلح، کتاب و کتابخوانی» در بنیاد ایران شناسی آذربایجان شرقی:

کتاب؛ عرصه‌ی آگاهی آزادانه است

  • کد خبر : 47887
  • 27 آبان 1402 - 12:04
کتاب؛ عرصه‌ی آگاهی آزادانه است
در فرهنگ ایرانشهری آگاهی ملی به آگاهی انسانی تبدیل می‌شود و نتیجه‌ی آن در «عشق» تبلور می‌یابد. عشق در ادبیات جاری می‌شود و صلح‌فهمی از طریق ادبیات به ما منتقل می‌شود.

گروه فرهنگ و هنر/ نیما عظیمی: در سی‌امین نشست کمیته صلح و ادبیات انجمن ملی مطالعات صلح ایران به‌مناسبت هفته کتاب و کتاب‌خوانی، در تاریخ سه‌شنبه بیست‌وسوم آبان ماه ۱۴۰۲ نشستی با عنوان «صلح، کتاب و کتاب‌خوانی» برگزار شده و مشتاقانِ فرهنگ و هویت ایرانی در آن حضور یافتند.

 

سرانه مطالعه در دهه‌های اخیر، در خاورمیانه، رو به افول نهاده است

ابتدا آقای محمد طاهری خسروشاهی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی آذربایجان شرقی در جایگاه قرار گرفته و ضمن سلام و خوش‌آمد، از تک‌تک افراد برای قبولِ دعوتِ انجمن علمی مطالعات صلح و بنیاد ایران‌شناسی سپاسگزاری کرده و عنوان داشتند: «ما با در اختیار گذاشتنِ این فضا، در خدمت فعالان فرهنگی و کوشندگان فرهیخته تبریز و استان‌مان هستیم». ایشان تقارن هفته کتاب‌خوانی «با ایام بزرگ‌داشت دوچهره‌ی تابناک فرهنگ و ادب ایران و آذربایجان، مرحوم علامه طباطبایی (ره) و علامه جعفری (ره)» را نیز بسیار گرامی داشته و بیان داشتند: «روزگار کنونی ما متأسفانه عصر تحولات شتابان سیاسی و اجتماعی و درگیری‌ها و پاره‌ای از منازعات سیاسی و اجتماعی و حتی نظامی‌ست؛ که صحنه‌ی کوچکی از آن‌را در خاورمیانه (فلسطین) شاهد هستیم»؛ و ادامه دادند: «جنگ وحشیانه‌ای که در سرزمین فلسطین رخ می‌دهد، این سوال را در ذهن من، به‌عنوان کنش‌گر فرهنگی، متبادر می‌کند که چه اتفاقی افتاده است که منطقه‌ی خاورمیانه در این گوشه از جهان باوجوداین‌که خاستگاه پیام‌آوران صلح و صبوری و زیست مسالمت‌آمیز بوده، به این بلیه دچار شده است؟!» ایشان با آگاهی به پاسخِ این سوال که بلای منظورشده حاصلِ ناآگاهی است در ادامه فرمودند: «وقتی به مناسبت نشست به آمار نگاه می‌کردم دیدم که سرانه مطالعه در دهه‌های اخیر، در خاورمیانه، رو به افول نهاده است؛ درحالی‌که در بخش‌هایی که شاهد زندگیِ صلح‌آمیز هستیم، نقشِ فرهنگ مطالعه برجسته می‌شود؛ و این گزاره تلنگری‌ست که می‌گوید میان مقوله گفتمان و مطالعه با عنصر و پدیده‌ی مطالعه، کتاب و صلح می‌توان روابط گسترده‌ای برگزار و ایجاد نمود». ایشان در پایان سخنان خود با «دوست و برادر ارجمند» خطاب قرار دادنِ دکتر رنجبر، از کوشش‌های ایشان در برجسته‌سازی عنصر صلح و گفت‌وگو سپاسگزاری کردند.

 

حماسه؛ نشان‌دهنده‌ی بروز اتفاقی خاص است که عصر فردوسی را به عصر خِرد در ایران تبدیل می‌کند

پس از ایشان، سرکار خانم منیر امیرقاسمی در جایگاه قرار گرفته و ضمن بیان این‌که نمی‌دانند «مشخصا درچه خصوص» باید سخن بگویند، تاریخ ادبیات ایران را به سه دوره تقسیم کرده و بیان داشتند: «حماسه نشان‌دهنده‌ی بروز اتفاقی خاص است که عصر فردوسی را به عصر خِرد در ایران تبدیل می‌کند… بعد به ابوسعید ابوالخیر و مولوی و دوران تصوف می‌رسیم و با عشق به اندیشه‌های عارفانه و صوفیان برمی‌خوریم… و آخرین دوره دوران ادبیات اجتماعی‌ست که در آن جامعه دارای هویت جمعی است».

 

از جمله دلایلی که باعث به خطر افتادن صلح در خاورمیانه شده، آن است که با سنت‌های خودمان فاصله گرفته‌ایم

پس‌از خانم امیرقاسمی، استاد حسین مهرنگ در جایگاه قرار گرفته و با گفتاری شیوا بیان داشتند: «ازجمله دلایلی که باعث به خطر افتادن صلح در خاورمیانه شده، آن است که با سنت‌های خودمان فاصله گرفته‌ایم» و در برخوردی توضیحی با خانم امیرقاسمی، شعر «سرود سرنوشت» شادروان استاد منوچهر مرتضوی را شاهد مثال قرار داده و بیان داشتند: «منوچهر مرتضوی در این شعر با مخاطبانی سخن می‌گوید که ناشناخته‌اند» و تعریف کردند که چون یک‌بار (آخرین دیدار) در حضور استاد بوده‌اند، از ایشان پرسیده‌اند که منظورشان از «تو» در این شعر چه‌کسی است؛ و استاد پاسخ داده‌اند: «زیبایی‌های بربادرفته سنت»؛ و در اهمیتِ آن یادآور شدند که «در یادنامه ایرج افشار، جلد اول، اولین مطلب همین قصیده‌ی بلند استاد است»؛ و در چراییِ آن شرح دادند: «آخر شاعر در آن با محبوب یا معشوق سخن نمی‌گوید، با یک جریان سخن می‌گوید» و آن‌گاه ابیاتی از آن شعر را خواندند: «یادش بخیر تنگ غروبی بود/ در تیر مَه به موسم گرماها// می‌آمدی ز چشمه سبو بر دوش/شرمت حجابِ خواهش و افشاها// آزرمناک آب طلب کردم/ دادی جواب لیک به ایماها// چِل سال زان گذشته و سرمستم/ زان یک دو جرعه آبِ گواراها// اشکی به یاد روی تو افشانم/ یک قطره اشکی وسعت دریاها». ایشان در ادامه افسوس خوردند از برای آن‌چه داشته‌ایم و از دست داده‌ایم و استاد یک‌به‌یک آن‌ها را در شعر خود آورده است. همچنین استاد، بیتی از حافظ خواندند: «یک حرف صوفیانه بگویم اجازت هست/ ای نور دیده، صلح بِه از جنگ و داوری‌» و خردمندانه فرمودند: «به‌خاطر دولت‌ها جنگ جانشین صلح شده است. دولت‌ها در تعاملاتی باهم و دست‌به‌دست صلح را در خطر انداخته و جنگ را تشدید کرده‌اند، اما تعاملات مردم در جامعه فرهنگی بوده است» و در ادامه با بیان خاطره‌ای از روزگاران گذشته که چطور همه دور هم جمع می‌شدند و یک‌نفر کتاب می‌خواند و تعاملی سازنده در جامعه برقرار بود که با آمدنِ تلویزیون و پراکندگیِ اجتماعات دوستانه و خانوادگی از هم پاشید، و دولت‌ها نیز تعامل خصمانه  درپیش گرفتند و «صلح» از بین رفت، ابراز تأسف کردند؛ و ادامه دادند: «ما برای رسیدن به صلح جهانی، باید به صلح با خویشتن برسیم، زیرا آگاهی، پشتوانه صلح با خویشتن است». ایشان در ادامه و در گرامی‌داشتِ تاثیرِ فرهنگی شاهنامه عنوان داشتند: «من معلم شاهنامه هستم؛ و شاهنامه را کلی دیده‌ام و جزئی آموزش داده‌ام. در گذشته به شاگردانم گفتم تا دوبیت از شاهنامه را درست نوشتند و بالای تخته‌سیاه نصب کردند. (امروز اتفاقی جوانی را دیدم که با دیدنِ من پیش آمد و ابراز محبت کرد و گفت شاگردِ من بوده؛ و من مطمئن هستم این محبت نتیجه‌ی همان دوبیت است) یکی از آن ابیات خطاب رستم به اسفندیار بود «ز کف بفکن این گرز و شمشیر و کین/ بزن جنگ و بیداد را بر زمین» که این برزمین زدن، همان صلح است، دیگری بیتی مربوط به دوره ضحاک بود که چون فریدون از مادرش اجازه خواست تا کین پدرش را از ضحاک بستاند، مادرش در بیتی تابناک، خردمندانه گفت «جز این است آئین پیوند و کین/ جهان را به چشم جوانی نبین»، چون می‌داند اگر جهان را به آن جوان بسپارد، آن‌را نابود خواهد کرد». ایشان در بررسیِ کاستی‌های زمانه گفتند: «شنیده‌ام که در غزه هنگام بمباران، روی بمب‌ها پیام می‌نویسند. درواقع وقتی این پیام‌ها و زیبایی‌ها که از صلح نشات گرفته، روی بمب‌ها نوشته می‌شود، نتیجه‌اش این می‌شود که جای ادبیات در جهان خالی‌ست». هم‌چنین استاد مهرنگ از ارزش‌های بالای کتابِ کلیله و دمنه و ترجمه‌ی آن‌ها، و نیز تاثیر شاهنامه بر زندگی مردم که چه‌گونه چون در قهوه‌خانه‌ها شاهنامه نقالی می‌شده، مردم در شب «سهراب کُشون» رخت سیاه بر تن می‌کرده یا شبِ کشته شدن دیو سپید به دست رستم «شیرینی‌خوران» می‌گرفته‌اند.

 

قانون‌مندی‌های مناسبات اجتماعی، روابط بین‌الملل و روابط حقوقی، از لوازم صلح هستند

دکتر احمد شیرین‌دل به‌عنوان چهارمین نفر در جایگاه قرار گرفته و بیان داشتند: «باتوجه به موضوع و نگاه ملایم جامعه‌شناختی، پنج مولفه که در جریان تفکر و اندیشه ایفای نقش دارند، نام می‌برم: ارائه‌ی بحث: تمام افرادی که دانشی دارند و می‌خواهند آن‌را منتقل کنند به سطحِ رویینِ آن برمی‌خورند؛ لایه‌ی ماقبل آن علم؛ و ماقبل علم مبانی آن علوم؛ و ماقبل مبانی لایه زیرمعناها در ارتباط با مفاهیم؛ و ماقبل آن لایه مفردات که درواقع معانیِ لغات و اصطلاحات می‌باشد، قرار دارد. مفاهیم در نگاه اول بسیار ساده هستند، اما درواقع از زیرِ دقیق‌ترین توصیفات و تعریفات به بیرون می‌لغزند؛ که «صلح» از این دست مفاهیم می‌باشد؛ مفهومی ساده که بحث پیرامونی آن پرتنش است، چنان‌که تعریف جنگ ساده‌تر می‌نمایاند. صلح داعیه‌دارانی دارد؛ چنان‌که در سوره بقره اشاره شده است: «و اذا قیلَ لَهم لا تفسد فی‌الاارض؛ چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید» قالَ؛ خواهند گفت: «انما نحن مصلحون؛ ما خود اصلاح‌گر هستیم» اما خداوند خیلی زود هشدار می‌دهد: «الا اِنهم هم‌المفسدون، ولیکن لا یشعرون؛ به‌هوش باشید که آن‌ها فسادگرانند و بی‌شعورند».

در ادامه، ایشان در بیان لوازم صلح عنوان داشتند: «قانون‌مندی‌های مناسبات اجتماعی، روابط بین‌الملل و روابط حقوقی، از لوازم صلح هستند؛ چنان‌که نشست‌های گسترده‌ای برای ایجاد صلح در جهان برگزار می‌شود، اما امروز برای آتش‌بس که از لوازم صلح است رای منفی می‌دهند. که توضیحِ دلیلِ آن به مبحث لایه‌ی ارائه مربوط است». ایشان در بیانِ اهمیت جایگاهِ مفاهیم ادامه دادند: «مفاهیم سطح بالایی دارند و قبل‌از کلمه قرار می‌گیرند؛ و ازاین‌رو نیاز به بررسی بیشتر در آن زمینه است، چنان‌که امروز مفاهیم زیادی «صلح» را به ما منتقل می‌کنند که دچار شکستگی هستند. این زخم‌ها هنوز چندان دردآور نشده‌اند، در فرصت‌های بعد از این، قبل‌از هفتم اکتبر، و دنیای بعد از هفتم اکتبر، با مفاهیمی به‌شدت درگیر در این موضوع روبه‌رو خواهد بود، چنان‌که باید در مرحله دیسکورس به صحبت بنشینند؛ چنان‌که اختلافِ دو دانش‌آموخته‌ی اقتصاد هنوز بر سرِ تعاریف است، گرنه امرِ اقتصاد ثابت است.

 

بنابر فرهنگ ایرانشهری، سواد آگاهیِ ملی است که به آگاهیِ انسانی منجر می‌شود

پس‌از ایشان جناب دکتر جواد رنجبر درخشیلر، دبیر و سخنران مراسم، سخنان خود را در بیانِ مفهومِ «صلح» و «کتاب» ارائه داده؛ و بیان داشتند: «ابتدا باید گفت صلح چه ارتباطی با کتاب‌خوانی دارد. درواقع اولین گام، صلح‌فهمی است، زیرا هیچ چیز در جهان با جنگ حل نخواهد شد؛ چه‌این‌که جنگ اصلا راه‌حل نیست و مسائل دیگری را درپی خواهد داشت. هرچند که صلح نیز موقتی است، اما جنگ در ذات جهان است». سپس ایشان به تعریفِ درستِ کتاب و برداشتِ جامعه‌ی امروزی از مطالعه پرداخته و بیان داشتند: «کتاب را باید تعریف کرد. مثلاً ما تلویزیون و روزنامه و شبکه‌های اجتماعی و یا حتی پادکست‌ها را کتاب می‌دانیم؛ درحالی‌که آن‌ها کتاب نیستند! و برای مثال حتی کتاب‌هایی که افراد غیرمتخصص نوشته‌اند نیز کتاب نیستند؛ یا کتاب‌هایی که بنابر یک ایدئولوژی نوشته شده‌اند کتاب نیستند، زیرا کتاب‌های ایدئولوژیک به ما چیزی نمی‌دهند، بلکه بنابر یک ایدئولوژی می‌کوشند تا نگاهی ویژه را از ما بگیرند. درحالی‌که کتاب عرصه‌ی آگاهی‌ِ آزادانه است. برای نمونه وقتی ما شاهنامه می‌خوانیم فردوسی درپی تحمیلِ مفهومی نیست، بلکه ما در تعامل فکریِ مستقیم با فردوسی، کنشِ فعال در برابر نویسنده و کتابش داریم». دکتر رنجبر در بیانِ پیوندِ انسانِ نیک با صلح بیان داشتند: «قطعا خواندنِ کتاب به انسانِ بهتر شدن کمک نمی‌کند. انسان بهتر شدن از مبانی صلح‌فهمی است و صلح‌فهمی خود بر مبنای سواد و دانش است. چنان‌که مثلاً وقتی کسی می‌گوید دکتر طباطبایی بی‌سواد بود، این نشان از انحطاطِ کاملِ علم و دانش در کشور است». درپی این سخنان که شور و توجه در میان فرهنگیان به‌وجودآورده بود، دکتر رنجبر سواد را تعریف کرده و در جمله‌ای که دُرّ سخنانِ مجلسیان شد، بیان داشتند: « *بنابر فرهنگ ایرانشهری، سواد آگاهیِ ملی است که به آگاهیِ انسانی منجر می‌شود*» و ازاین‌رو و باتوجه به فرهنگ ایرانشهری ادامه دادند: «ازاین‌رو طی هزار سالِ گذشته هرگاه جامعه ایرانی دچار انحطاط شده، شاهنامه کنار گذاشته شده؛ و هرگاه در مسیر رشد قرار گرفته، به شاهنامه توجه شده است. چه‌این‌که اصلا *دلیلِ انحطاط، کمرنگ شدنِ آگاهی ملی است.* در فرهنگ ایرانشهری آگاهی ملی به آگاهی انسانی تبدیل می‌شود و نتیجه‌ی آن در «عشق» تبلور می‌یابد. عشق در ادبیات جاری می‌شود و صلح‌فهمی از طریق ادبیات به ما منتقل می‌شود. چنان‌که می‌دانیم افسانه‌های ما در هزار دستان،  اساطیر ما در شاهنامه و تاریخ باشکوه ما در کتاب‌های تاریخ، همه بر مبنای صلح هستند؛ و هرکسی روایاتِ تاریخیِ درستِ ایران را خوانده باشد به صلح‌فهمی می‌رسد؛ و باید توجه داشت در چهار حوزه‌ی ادبیات و شعر و نمایش‌نامه و تاریخ، مطالعات را انجام داد.

با پایان یافتنِ سخنانِ دکتر رنجبر برای حدود نیم ساعت جلسه‌ی پرسش و پاسخ انجام شده و سخن‌گویان شاهنامه را دژِ محکم ادبیات ایران دانستند.

لینک کوتاه : https://khabaresobh.ir/?p=47887

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.