خبر صبح/ حجت الاسلام فرحزاد:
یکی از وصایای پیامبر عظیم الشأن به مولا امیرالمومنین این بود که یا علی چهار مورد هست که عقوبت سریع دارد: مورد اول اینکه به کسی احسان کنی و او در مقابل به شما بدی کند. مورد دوم کسی که ظلم نمیکند، ولی دیگران به او ظلم میکنند. مورد سوم کسی که با شخصی عهد و پیمان میبندد و با عهدش وفادار است، ولی طرف مقابل حقه بازی و کلک میزند و پیمان شکنی میکند. مورد چهارم هم کسی که با بستگان صله رحم میکند و آنها قطع رحم میکنند؛ آن هم عقوبتش سریع است.
برای ما باید جا بیفتد که هیچ عملی در عالم بی پاسخ نمیماند. خوب باشد یا بد بیپاسخ نمیماند. یکی از بزرگان میفرمودند: مرحوم حاج احمد آقا(ره) فرزند امام(ره) دیدن من آمد. به ایشان گفتم: شما پدر بزرگوارتان را خواب ندیدید؟ فرمودند: چرا. خواب دیدم و نکتههای مهمی هم در خواب بود. یکی اینکه از پدرم پرسیدم: در آن عالم چه خبر؟ فرمودند: آنچه ما از روایات و کلام بزرگان شنیده بودیم؛ دیدن خیلی بالاتر از شنیدن است. عالم برزخ را آدم میبیند خیلی مهمتر است. حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه فرمودند: «کل شیء من الدنیا سماعه أعظم من عیانه و کل شیء من الآخره عیانه أعظم من سماعه» در دنیا بر عکس است. در دنیا میگویند: فلان جا یک باغ کذایی هست کنار دریا و چنین و چنان است. یک کاخ کذایی هست، یک ماشین کذایی هست، از دور آدم فکر میکند چه خبر است. بلاهایش هم همینطور است. یک کسی میخواهد یک عمل جراحی کند، اینقدر هول دارد که بزرگ تر از خودش است. بعد میبیند چیزی نبود. اصلا متوجه هم نشد. تمام تلخیها و شیرینیهای دنیا به تعبیر امیرالمومنین شنیدنش بزرگ تر از دیدنش است. دنیا کوچک است. شیرینی و تلخی دنیا هم زودگذر است. آخرت دقیقا برعکس است؛ یعنی آدم یک فشار قبر و عذابی میشنود، ولی اینجا باید گفت: شنیدن کی بود مانند دیدن! ایشان فرمودند که آخرت هرچیزی دیدنش به مراتب بالاتر از شنیدنش است؛ یعنی ما از دور دستی بر آتش داریم. اگر این را باور کنیم دیگر خوشیهای دنیا خیلی ما را جذب نمیکند و دائم به فکر عاقبت هستیم.
روایتی از پیامبر(ص) دیدم که فرمودند: کسی کنار دریا برود و انگشتی یا سوزنی به دریا بزند. چقدر رطوبت در نوک انگشت یا سوزن میآید؟ مثل دنیا نسبت به آخرت مثل رطوبت نوک سوزن است در مقابل دریای آخرت؛ یعنی این دنیا ناچیز و زود گذر است، ولی آنجا ابدیت دارد و همیشگی و دائمی است. امام(ره) به فرزندشان در عالم رویا فرمودند: در این عالم که وارد شدم تمام کارهایی که کردیم حتــی دستـــمان را بــالا و پایین کردیم، سوال میشود برای چه این کار را کردی؟ برای چه این را احترام کردی و او را احترام نکردی؟ برای کوچکترین کار باید جواب بدهی؛ «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره، و من یعمل مثقال ذره شرا یره» دیگر آدم تجسم آن را میبیند. اگر یک مقدار باورمان را نسبت به قیامت و آخرت و جزای اعمال جدی بگیریم، عدل و عدالت و عصمت سراغ انسانها میآید. ما احتمال میدهیم اینجا پلیس و دوربین هست، باز مراعات میکنیم. اینها خطرهایی هست که اینقدر جدی نیست، ولی اگر احتمال بدهیم یک گرگ درندهای بیرون هست که ممکن است ما را تکه تکه کند، چون محتمل قوی هست یعنی از بین بردن خطر بزرگی است، در آخرت هم من فکر میکنم احتمال هم بدهند زندگیشان عوض میشود ولو باور و یقین هم نداشته باشند، لذا در روایات هست که هیچ عمل خوب یا بد را دست کم نگیرید.
ما یک دلی را شکستیم، مالی را خوردیم، غیبتی کردیم؛ این ها را جدی بگیریم. گاهی انسان دارد میرود سر راه مردم یک سنگ افتاده است. این سنگ را برمیدارد. خدا به خاطر این خیرخواهی و دلسوزی بهشت را بر او واجب میکند. امیرالمومنین (ع) فرمودند: خدا رضایت و خشنودی خودش را در میان خوبیها مخفی کرده است. فرمود: اگر خدا از کسی یک حسنهای را قبول کند، دیگر او را عذاب نمیکند و اهل بهشت خواهد بود. هیچ عمل خوبی را دست کم نگیرید. مثلاکسی در کوچهای میرود شاخهای بیرون آمده و سر راه مردم مزاحم است، مانع را به خاطر خدا برمیدارد. خدا بهشت را به خاطر خیرخواهی او واجب میکند. کار خیر را کوچک و کم ارزش ندانیم. خدایی که میپذیرد خیلی بزرگ است. پیغمبر خدا(ص) فرمودند: هیچ عمل خوبی را دست کم نگیرید و کوچک نشمارید. برادرت را با خوشرویی و لبخند ملاقات میکنی. حضرت زهرا(س) فرمودند: صاحبش را از عذاب نگه میدارد.
با تبسم به خانه وارد شویم. خیلیها میگویند: حسرت اینکه پدر ما با لبخند وارد خانه شود و ما را ببوسد و در آغوش بگیرد بر دلمان مانده است. حدیث داریم کسی که دست به سر یتیمی میکشد به عدد موهایی که از زیر دستش رد میشود، خدا گناهان آن شخص را میآمرزد. نوازش کردن، محبت کردن و خوشرو بودن را دست کم نگیریم. در مقابل هم مواظب باشیم دل کسی را نشکنیم و کسی را نرنجانیم. مرحوم آقای قاضی(ره) استاد علامه طباطبایی و آیت اله بهجت لحظه پایان عمرشان فرمودند: «اله اله اله! سعی کنید در زندگیتان کسی را نرنجانید؛ یعنی خدا را در نظر بگیرید. به خاطر خدا، این چند روزه دنیا ارزش ندارد که دل کسی را برنجانیم و آه کسی پشت سر ما باشد. این را جدی بگیریم. همانطور که یک عمل کوچک رضای خدا را به همراه دارد، این طرف هم گاهی آدم دلی را میشکند و آبرویی را میریزد. در اصول کافی هست که خدا میفرماید: به عزت و جلالم دیگر تو را نمیآمرزم. یعنی یک کاری کردی که دیگر قابل برگشت نیست. خدایی که ارحم الراحمین است میگوید: من نمیآمرزم. چرا ارث خواهرت را نمیدهی؟ چرا آبرویش را میریزی؟ چرا با او قهر میکنی؟ چرا اینقدر ظلم میکنی؟»