خبر صبح/ گروه دانش و زندگی: این روزها که جهان در حال گذران روزهای سخت کرونا و قرنطینه است، مشکلات مالی و بیماریهای جسمی و آسیبهای روانی فراوانی را برای افراد به وجود آورده که دامنه این مشکلات فراجنسیتی و فراسنی است، ولی میزان اضطراب و دلواپسی زنان جهت حفظ سلامتی اعضا و محیط خانه بیش از دیگران است و خود را نسبت به گذشته بیشتر مسئول میدانند. آنها جهت دورکاری و انجام امور معوقه شغلی نیازمند تجهیزات اداری و ارتباطیاند، لیکن به علت مکلف بودن به حضور دائم در فضای مجازی مدارس دچار مشکلات شدهاند. بسیاری از مشاغل خویشفرما یا دیگر فرما به تعطیلی کشیده شدهاند اما زنان طبق باورهای غلط، سنتی و مردسالارانه، بار بیشتری را جهت رسیدگی به امور منزل متحمل میشوند. همهجا صحبت از همراهی و همدلی بیشتر برای گذر از این روزهاست اما در خانوادهها شاهد افزایش خشونتهای خانگی و حتی تقاضای طلاق هستیم. زندگی مشترک سراسر فراز و نشیب و غافلگیرکننده است اما این روزهای بحرانی روزهایی است که هیچکدام از نسلهای امروزی آن را تجربه نکردهاند و ناشناخته بودن یک مسئله برای بحرانآفرینی به حد کافی نگرانکننده است. با نگاهی اجمالی و راهکارهایی کاربردی میتوان بر شرایط فائق آمد و از بروز تنش و جدل جلوگیری کرد.
بزرگترین مشکلات افراد برگرفته از خطاهای شناختی است که یکی از اصلیترین و گزندهترین آن، خواندن افکار دیگران است. زوجین همواره سعی در خواندن افکار یکدیگر داشته و نتیجه این بازی چالشی باخت- باخت است. فرض کنید که همسر شما با بیخیالی تمام جلوی تلویزیون لمداده و در حال گردش در فضای مجازی است درحالیکه شما در همان لحظه مشغول آشپزی هستید و یک تماس مهم کاری باید بگیرید، نتیجه انجام تکالیف فرزندتان را در فضای مجازی باید منعکس کنید و فرزند دیگر شما در دستشویی شما را صدا میزند! واقعا سردرگم و کلافه هستید که یکباره صدای خنده همسرتان را میشنوید! مثل انبار باروت منفجر میشوید. او را متهم به بیفکری و بیقیدی میکنید. یادی از خانوادهاش میکنید که زمان بله برون عمه مادرش با خنده راجعبه عطر چایی خانه عروس صحبت کرده بود. خلاصه در کمتر از ۵ دقیقه جنگ شروع میشود. ادامه جنگ بستگی به قدرت زبان و بدن طرفین جهت حمله بیشتر (فحاشی و کتککاری) و صدای فریاد بچهها دارد که در گوشهای شما را تماشا و گریه میکنند. به همین راحتی به تنش شروع و شدت مییابد. چه احساسی دارید؟ اصلا در آن لحظهای که صدای خنده همسرتان را شنیدید چه حسی داشتید؟ حسادت؟ تنهایی؟ درماندگی؟ چه نتیجهای میگیرید؟ آیا بهتر نبود در مورد فشار این روزها با یکدیگر صحبت کنید و برنامهای برای همکاری باهم داشته باشید؟ آیا اصلا باهم گفتوگویی درباره این روزها داشتهاید که چه میشود و چه باید بکنید و …احساسات ما تحت تاثیر حوادث بیرونی است. آن زمان که از کنترل فرد خارج شود تبدیل به افکار و سپس منطق میشود و اینگونه، زندگی بسیار بیثبات میشود. باید آگاهانه فکر کنید. تشخیص استدلالی در زندگی بسیار مهم است. همچون کاراکتر کارتون گالیور که میگفت “من میدونم”، شما هم بگویید من میدونم اتفاق بدی در حال وقوع هست چون من حس بدی دارم. همسرتان به امور زندگی بیتوجه است و شما با تصور اینکه قطعا جای دیگری سرگرم است شروع به تفکر میکنید. مغز شما در عین پیچیدگی بسیار ساده و زودباور است و بهراحتی گول میخورد، پس مراقب کلمات و افکارتان باشید. کافی است امتحان کنید.بزرگنمایی یکی دیگر از خطاهای شناختی است که باعث آشفتگی شما میشود. به قول ضربالمثل قدیمی از کاه کوه میسازید. درحالیکه آن مسئله واقعا به بیارزشی کاه است.آنچه بیش از همه پارامترها در حال و هوای کنونی باعث از کوره دررفتن و مشاجرات خانوادگی میگردد وجود اضطراب است. وقتی شما با خطری آنی مواجه نیستید ولی نمیتوانید خود را کنترل کنید مضطرب میشوید. بهطور مثال نگران افزایش اجارهبها هستید در حالی که هنوز تا پایان موعد قرارداد بیشتر از شش ماه فرصت دارید. نگران شهریه مدارس هستید درحالیکه هنوز فرزند شما تا سال دیگر به سن مدرسه نمیرسد! این روزها همهچیز و همهکس را شبیه ویروس کووید۱۹ میبینید. اضطراب در خصوص این بیماری افکارتان را زمینگیر کرده است. از ترس ابتلای خود و عزیزانتان آرامش ندارید. برای درمان این اضطراب باید اقدام کنید زیرا ریشه بسیاری ناراحتیهای خلقی این روزهایتان است. افکارتان را از خودتان جدا کنید. اجازه ندهید افکار به شما معنا دهند، بلکه شما معنابخش افکارتان باشید. افکارتان را رنگی کنید؛ افکار سیاهوسفید شما را فلج میکنند، زیرا که همهچیز را مطلق میبینید و توانایی تغییرات را از خود سلب میکنید.این شما هستید که تصمیم میگیرید روزهای قرنطینه برایتان سازنده باشند یا تباهآفرین. جنگیدن فقط هدردادن وقت و انرژی است. دلخوریها و دلشکستگیها را کنار بگذارید. به خودتان و همسرتان فرصت دوباره عاشق شدن بدهید. از نو بسازید. یاد روزهای اول آشناییتان بیفتید که چگونه با فکرکردن به عشقتان تپش قلب میگرفتید. این کسی که اکنون همسر شماست روزی آرزوی وصالش را داشتهاید.میتوان درد داشت اما رنج نکشید. درد را ما انتخاب نمیکنیم اما رنجکشیدن انتخاب ماست. بین درد و رنج و جنگیدن و تعهد تفاوت بسیار است و این تفاوت باعث کامروایی یا ناکامی احساس شما میشود.